سرویس سیاست مشرق - ر وزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** دلم به حال تاجزاده سوخت، شما چقدر بی منطق و لجبازید!
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «سیدعبدالجواد موسوی» با عنوان «مصائب مناظره سیاسی» نوشت:
«در اینکه گفتوگو چقدر برای این مملکت ضرورت دارد و در شرایط کنونی از نان شب هم برای ما واجبتر است، کمتر کسی شک دارد اما در این نکته هم همگان متفقالقولند که برای گفتوگو، طرفین گفتوگو باید به یک حداقلهایی باور داشته باشند. دستکم اندکی انصاف و مختصری منطق باید بر فضای گفتوگو حاکم باشد و دوطرف گفتوگو به یک چیزهایی پایبند باشند وگرنه کار از دست خواهد رفت.»
موسوی در ادامه نوشت: «مناظره آقایان زاکانی و تاجزاده را که میخواندم دلم به حال تاجزاده سوخت و بر صبوری و طاقتش درود فرستادم. اصولاً سخن گفتن با آقای زاکانی و امثال او از دشوارترین کارهای عالم امکان است. فکر میکنم سخن گفتن با این بزرگواران تا قیام قیامت هم اگر طول بکشد هیچ فایدتی حاصل نخواهد شد. آنها با شما گفتوگو نمیکنند تا حقیقتی روشن شود یا اینکه به نتیجهای برسند. آنها مادرزاد به نتیجه رسیدهاند و فقط با شما گفتوگو میکنند تا آن نتیجه را در چشم و چار شما فرو کنند. شما اگر نتیجه را نپذیرید متهمید. اگر هم بپذیرید بازهم متهمید. فرقی نمیکند. شما در سپاه اشقیا قرار دارید و آنها در سپاه اتقیا».
نویسنده این یادداشت در ادامه تصریح کرد: «طرف مقابل میگوید: گروههای فشار… آقای زاکانی میگوید: گروههای فشار که از خودتان هستند. طرف مقابل میگوید: سعید حجاریان را که ترور کردند… آقای زاکانی میگوید: آنها که حجاریان را ترور کردند که در ستاد میرحسین فعالیت میکردند. طرف مقابل میگوید: من هفت سال در زندان بودم… آقای زاکانی میگوید: این چه زندانی است که لپهایتان گل انداخته».
موسوی در ادامه نوشت: «یک لحظه خودم را جای آقای تاجزاده گذاشتم. دیدم نمیتوانم. نمیتوانم این میزان بیمنطقی و لجبازی را تحمل کنم…نمیدانم این حرفها باور این دوستان است یا اینکه برای چزاندن حریفانشان اینگونه سخن میگویند اما هر چه هست بهشدت اعصابخردکن است و هیچ ربطی به آنچه ما از گفتوگو فهم میکنیم، ندارد».
پیش از این «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب با اشاره به مناظره زاکانی و تاجزاده تاکید کرده بود: «معتقدم ادامه این رویه در آینده، نه به نفع کشور خواهد بود و نه به نفع جامعه و جناحها…متاسفانه امروز با مسائل مهم بسیاری در حوزههای مختلف روبرو هستیم و با وجود چنین شرایط سیاسی، فرصت مناسبی برای پرداختن به این قبیل مسائل نیست».
در مناظره آقایان زاکانی و تاجزاده، که در دو جلسه برگزار شد، دو برهه حساس ۷۸ و ۸۸ در شرایط کاملاً برابر توسط طرفین تشریح و به قضاوت گذاشته شد. این مناظره در حضور رسانهها برگزار شد و به صورت زنده نیز در فضای مجازی پخش شد.
در این مناظره ادعاهای حامیان فتنه که پیش از این در رسانههای متعدد خود در بوق و کرنا میکردند، به صورت مستدل و مستند پاسخ داده شد. اما گویا این پاسخهای مستند برای همقطاران تاجزاده اصلاً خوشایند نبوده است.
حمله به مناظره و گفت و گو از سوی همقطاران تاجزاده در حالی است که ادعای «دانستن حق مردم است» از سوی این طیف، گوش فلک را کرده است.
** آخوندی: مردم خودشان باید خانه بسازند نه دولت!
«عباس آخوندی» وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «در ایران دو سیاست اجتماعی پُرهزینه بهطورِ همزمان در دولتهای نهم و دهم اجرا شد؛ اول سیاست یارانهها و دوم مسکن مهر…به نظرم پروژه مسکن مهر باید متوقف میشد».
آخوندی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «مردم خودشان باید خانه بسازند نه دولت».
وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی باز هم با تکبر به مسکن مهر حمله کرده و مدعی شده است که تأمین مسکن برای مردم، وظیفه دولت نیست!
این در حالی است که آخوندی- بیست و سوم مردادماه ۹۲- در جلسه رأی اعتماد مجلس گفته بود: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دورهٔ مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد».
دولت روحانی تلاش کرد تا «کلمه» مسکن اجتماعی را جایگزین «طرح عملیاتی شده» مسکن مهر کند و از آن به عنوان طرح اصلی دولت در حوزه مسکن نام برد. اما علیرغم هیاهوی رسانهای تا به امروز حتی یک ماکت از «مسکن اجتماعی» نیز ساخته نشد، چه برسد به ساخت و تحویل آن به مردم. در نهایت مسکن مهر رها شد و مسکن اجتماعی نیز تنها روی کاغذ اجرا شد.
لازم به ذکر است که در فصل سوم قانون اساسی و زیر فصل «حقوق ملت» اصل سی و یکم با تاکید بر اینکه داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است، دولت را موظف کرده با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
** بی دستاوردی برجام بخاطر نپیوستن به FATF است!
روزنامه ایران در مطلبی نوشت: «"مجید عینیان"، کارشناس اقتصادی به "ایران" گفت: " قوانین و مقررات مربوط به کارگروه ویژه مالی یا اف ای تی اف تأثیر مستقیمی بر اقتصاد ایران دارد". وی افزود: "حتی اگر اعتقاد داشته باشیم که در شرایط تحریمی فعلی این مقررات دردی از اقتصاد دوا نمیکند اما بهطور قطع در آینده اقتصاد کشور تأثیر بسیار زیادی خواهد داشت". وی با اشاره به اینکه هماکنون تمام نقل و انتقالات بانکی و مالی بر بستر این مقررات انجام میشود، توضیح داد: "یکی از عواملی که باعث شد نتوانیم از مزایای برجام نهایت استفاده را کنیم همین موضوع است". براساس گفتههای وی زمانی که برجام امضا شد به دلیل اینکه شبکه بانکی سالها در تحریم بود از بسیاری از قوانین روز دنیا عقب مانده بودند و به همین دلیل تصویب نشدن این مقررات باعث شد تا بانکهایی که تمایل برای همکاری با ما داشتند هم به دلیل نبود این مقررات نتوانند با ما همکاری کنند».
هم در طول مذاکرات هستهای در دولت روحانی و هم پس از امضا و اجرای برجام، هیچگاه دولتمردان و حامیان برجام بر FATF تاکید نداشتند. روحانی در سال ۹۴ تاکید کرد که تمامی تحریمهای ضد ایرانی از جمله تحریم مالی و بانکی در روز اجرای توافق- مهر ۹۴- به یکباره لغو خواهد شد و نه تعلیق. حتی روحانی در روز اجرای برجام از گشایش هزار آل سی خبر داد که البته این اظهارنظر با حواشی بسیاری مواجه شد.
متاسفانه حامیان FATF و برجام هیچ احترامی برای مردم و شعور مردم قائل نیستند. این طیف پیش از این مدعی بودند که تمامی مشکلات کشور از جمله بیکاری، رکود، گرانی و حتی آب خوردن مردم با برجام حل میشود ولی بعد از عیان شدن بی دستاوردی برجام، نعل وارونه زده و مدعی شدند که چون به FATF نپیوستیم، مشکلات حل نشده است!
حامیان FATF از پاسخ به این سؤال طفره میروند که چه تضمینی است که مشکلات کشور با FATF حل شده و آمریکا بعد از پیوستن به FATF بهانه دیگری دست و پا نکند؟!